ای مولای من !
مسیری را که شما گشودید تا قیامت گمگشتگان طریق را کفایت می کند تا خود را از طوفان های سهمگین به ساحل حقیقت برسانند.
مولای من ! چه هدیه ی نفیسی ست کلامتان و علومتان که بر کویر عالم باراندید و تشنه کامان را سیراب فرمودید.
مولای من ! قیام علمی و فقهی تان در میان نفس های مشمئز کننده ی جلادان تاریخ زلال تر از هر اقیانوسی است که بر رگ های افسرده ی زمان و قرن ها جاری می گردد.
ای افتخار بشریت که از دودمان فاطمی و علوی تان جز خیرمطلق نمی روید و هرکس به دامانتان چنگ بزند رستگار می گردد، دست ما را هم در این گرداب های خروشان بگیر.
ای امام صادق روحی لک الفدا ، هیچ آسمانی به مانند سپهر ما ستاره هایی رخشان تر از شما به خود ندیده ، پس برما ببارید تا عزت و زیبایی را بیشتر احساس کنیم .
مولاجان، یا صادق آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم ! چگونه مویه نکنم؟! در سوگ مولایی که عظمت نامش، آسمان را به تواضع وامی دارد! چگونه به این اشک های ناقابل بسنده کنم، که وسعت مصیبتت، فراتر از ادراک خاکیِ ما ناسوتیان است!
مولاجان به روزهایی می اندیشم؛ که مردمان در حق تو کوتاهی کردند! تا جایی که نااهلانِ حکومت «عباسی» حریم حرمتت را شکستند!
مولاجان! شرمنده! کسانی که آن روز، قدر تو را نفهمیدند و شرمنده؛ امروز، کسانی که از حسادت، توان دیدنِ این همه شکوهِ تربتت را ندارند!
مولاجان! قسم به بقیع! قسم به فجر! قسم به اولین سپیده عدالت، که معجزه مهدوی علیه السلام ، به وقوع خواهد پیوست و آستان کبریایی تو برای همیشه؛ در آغوش آرزومندان خواهد بود!
ما را بگیر دست، که از پا افتاده ایم آقا! به حق تربت پنهان مادرت علیهاالسلام !